آموزش آواز و گروه نوازی
هشدار پلیس: لطفا پیش از انجام معامله و هر نوع پرداخت وجه، از صحت کالا یا خدمات ارائه شده، به صورت حضوری اطمینان حاصل نمایید.
آواز ایجاد موسیقی به واسطه حنجره است که بخش موسیقی آوازی را در بر میگیرد.
نکته ی 1
بر شیوه تقلیدی گوشی یا سینه به سینه یی در فراگیری آواز نقدهایی شده که بی جا و بی استدلال هم نیست، اما به جاست به این مطلب اشاره شود که تقلید از حس و حال و ذائقه ی هنری و رنگ صدا و سبک خواندن و خصوصیات معلمین یا به عبارتی همانند سازی هنری با اشخاص می تواند جای تامل و ایراد باشد زیرا هر گلی باید رنگ و بو و شکل خود را بیابد و حفظ کند.
لذا وقتی موضوع محوری در امر آموزش آواز، تمرین تکنیک و افزایش قدرت خوانندگی –که در همه ی سبک ها یکسان است، به میان می آید، به ویژه که با نوت نگاری و تحلیل علمی در می آمیزد، وضع فرق می کند.
در واقع باید این دو، یعنی نغمه خوانی و تکنیک خواندن را از یکدیگر متمایز ساخت و هدف کتاب حاضر ارائه ی تمرین های تکنیکی جهت مستحکم ساختن زیربناهای خوانندگان است تا در هر سبکی که مایلند آواز بخوانند اما از اقتدار لازم برخوردار باشند و نهایتا در تعقیب و یافتن موجودیت هنری خویش برآیند که این از اراده و نگاهی خاص بر می آید.
به عبارتی در هر امری از جمله خوانندگی دو اصل کلی موجب توفیق قطعی است.
1- اعتقاد به حقیقت آن کار
2- تمرین زیاد و پی گیرش
نکته ی 2
در رشته ی آواز چندین علت و عامل نقش موثر دارند. مثلا وسعت صدادهی حنجره، رنگ یا زنگ و طنین صدای حنجره، نیروی بدنی و اندام های صوتی مناسب، احساس قوی و غنی داشتن و نیز لوازم دیگری که بعضاً اکتسابی و برخی خدادادی اند تا شخص با برخورداری از آنها به درجات بالایی از پیشرفت برسد.
ولی این ها دلیل بر عمومی نشدن خواندن نمی شود زیرا توفیق در این راه یا برخورداری از نعمت آواز امری نسبی است که با کار زیاد یا تلاش عاشقانه به میزان زیادی هر کاستی و احیاناً نواقص در موارد فوق جبران می گرددو نتیجه یی را که فرد انتظار دارد برآورده خواهد شد، کافی است اهل زحمت بوده و معنای نسبی بودن را درک نماییم و به همه جا و همه چیز تعمیم دهیم.
حتی اگر یک ترانه ی ساده و کوچک را بتوانی درست و زیبا بخوانی، برای خود یا برای یک دوست، یک معشوق چه بهتر به بزرگی همه ی مردم، این خوانندگی است و باید توانش را به دست آورد.
به این منظور لازم است تکنیک خواندن، ناشی از شناخت اعضاء اندام های صوتی خود و به کار گیری درست و به موقع آن ها را افزایش داد.
در این راستا تشابهاتی بین نوازندگی و خوانندگی وجود دارد که می توان از آنها بهره جست و به قواعد یا محکماتی دست یافت، فقط باید حنجره و کلیه ی اندام های صوتی انسان را یک ساز طبیعی در نظر گرفت مانند هر ساز مصنوعی.
وقتی نواختن هر سازی در واقع شناخت قابلیت ها و دانش بهره بری صحیح و کامل از آن برای بیان احساس است، چرا همین تعریف و برداشت را در مورد خوانندگی نداشته باشیم و در مقام مقایسه از تجربیات گوناگونی که خارج از این حوزه به دست آمده استفاده نبریم.
نکته ی 3
اولین وجه تشابه را می توان در خصوص معرفی اعضاء جزء و کل یا مجموعه اندام های صوتی یعنی ساختار ساز انسان دانست، همان گونه که در متدهای آموزشی انواع سازها نخست در صدد معرفی ساز مربوطه برمی آیند تا هنرجو با قسمت های مختلف آن آشنایی یابد .
بخش های ساز انسان از پایین از به بالا و پایین می رود و عمل تنفس را در کنترل دارد، شش ها، که محصور در قفسه ی سنه اند و سینه برای پر شدن از هوا به طور اختیاری می باید جلو و بالا بیاید و هرگز افتاده و فرورفته نباشد و در رابطه با این گنجایش توصیه می شود معده هنگام خواندن پر از غذا نگردد تا حجم لازم برای تنفس در اختیار باشد –نای، که مجاری ارتباطی هوا بین قفسه ی سینه و اندام های وسطی است، حنجر، که دارای قسمت های مختلف با جنس های متفاوت و نیز تارهای صوتی است و در مسیر جریان هوا قرار دارد و در عمل بازدم به منظور تولید صدا کاربری پیدا می کند، چه به صورت موسیقیایی با استفاده از همه ی تارهای صوتی اش و جه برای صحبت کردن و استفاده ی کمتر از کل قابلیتش که به این حالت گویشی از تولید صدا در موسیقی رسیتاتیف یا پارلاتی می گویند. اجزا و عضلات عقب دهان در مطقه ی گلو، زبان، که ایم مجموعه ی متصل به هم موسومند به نرم کام ها، فک ها، که بالایی ثابت و شکل دهنده ی حفره ی قوسی دهان و پایینی از طرفین بر محوری تعبیه شده و متحرک است تا بیان را میسر سازد. –دندان ها، که در فک ها نشسته اند و مجموعشان موسومند به سخت کام ها، لب های برین و زیرین که در حالت بیان و تلفظ و خروجی صدا نقش مهمی دارند، بینی، شامل سوراخ های باز و غضروف داخلی و پرههای بیرونی و ماهیچه های بالای آن که هر قسمت در خواندن موضوعات تکنیکی به خصوص در نفس گیری و رنگ صدا از اهمیتی برخوردارند. –جمجمه و عضلات متعدد صورت، مانند ماهیچه های زیر چشم و در ناحیه ی شقیقه ها و بالای لب ها و غیره که به مجموعشان میمیک یا ماسک صورت در منطقه ی بالای ساز انسان می گوییم و بر اداء نمودن حروف و نیز طنین و رزنانس و کلا بر کیفیت حالت آواز بسیار تاثیر گذارند.
تشابه ساختاری بین این اعضا با قسمت های مختلف سازها به وضوح مشاهده می شود . کاسه ی رزنانس، سیم ها –منافذ خروج صدا، لوله ها، کلیدها با طرز کارهایی که دارند وجوه مشترکی بین آنها محسوب می گردد که جای ورود به حوزه ی بحث و شرح و قیاش شان نیست.
این اندام ها شامل جزئیاتی اند که هریک کارایی خاص دارند و هر چه بیشتر و بهتر شناخته شوند یا در اثر تمرین های بهتر ورزیده شده و تحت کنترل و تسلط خواننده در آیند، بی شک کاربری مناسب و به جایی خواهند یافت.
این یعنی از کل قابلیت های ساز انسان استفاده کردن برای بیان همه ی حالات درونی و ابراز هرگونه احساسی که خواننده می تواند داشته باشد.
به عبارتی کوچک ترین حرکت فیزیکی در این اندام ها موجب تغییر رنگ و طنین و رزونانس صدا و اداء کلام و نحوه ی اجرا و کم و زیادی خروجی صدا و غیره خواهد شد. وقتی صدا را از ناحیه ی شم یا منطقه ی میانی یعنی گلو خارج سازید یا آن را به داخل جمجمه ببرید هریک کیفیتی یا کمیتی ویژه به آن می بخشد لذا در مواقع خاصی این امر رعایت می شود و یک خواننده یی که شیوه ی علمی و صحیح خواندن را پیش می گیرد باید به این امور و نحوه ی استفاده از اندام ها آگاهی داشته باشد تا ضمن بهره وری از این ساز هیچگاه به آن آسیب نرساند.
پس اولا باید از وجودشان غافل نبوده و بی استفاده نگذاشت و ثانیا بنا به اصل اعتدال، هنگام خواندن همگی را در شرایط معتدل یا حالت کاملا طبیعی و آزاد و مبنی بر آنچه آهنگ ها یا موضوع بیان موسیقایی طلب می کند به که رفت و از هر گونه فشار غیر طبیعی و عصبیتی پرهیز کرد تا عوارض و آسیب هایی پیشامد نکند.
طبعاً هر شیوه ی آموزشی و مکتب و سبکی که این قاعده یا نکات یاد شده را نادیده بگیرد نمی تواند سالم یا کامل تلقی گردد.
نکته ی 4
همچنان که در نوازندگی ابتدا با موضوع طرز قرار گرفتن پشت ساز یا در دست گرفتن آن مواجهیم، در خوانندگی نیز موصوع طریقه ی ایستادن یا نشستن حتی خوابیدن مطرح است که در صورت صحیح بودن، کمک می شود به درست خواندن.
در این خصوص باید گفت اگر پاها به اندازه ی طول شانه ها باز باشد و همه ی قسمت های بدن بر محور خطی عمود قرار گیرند و سر با زاویه ی 90 درجه روبرو سینه بر آمده واقع گردد، فرم مطلوبی است برای راحت خواندن.
فرم نشستن هم از این قاعده تبعیت می کند اگر چه بدن از ناحیه ی لگن زاویه ی 90 درجه پیدا خواهد کرد. حتی وضعیت خوابیدن نیز چنین است، با این فرق که محور خط افقی به خط عمودی مبدل می شود.
نکته 5
نواختن سازها همیشه با تمرین های ساده و کند و راحت شروع می شود تا هنرجو بتواند هم وضعیت کلی اندام های خود را تحت کنترل قرار دهد و هم بر آنچه می نوازد تسلط و ادراک لازم داشته باشد. این امر زمینه و شرایط مساعدی را برای اجرای تمرین ها و قطعات سنگین و پیچیده تر فراهم می آورد.
در خوانندگی نیز مشابهت دارد، هنرجو برای گرم کردن صدا که به دیگر سخن ورزآوری و آماده سازی مجموعه اعضا صوتی است، همچنین به منظور تحت نظارت درآوردن اوضاع اندام ها از باب فرم و نحوه عملکرد می باید در منطقه ی وسط وسعت صدا دهندگی با اجرای تمرین های ساده و آرام و کم نیرو کارش را آغاز نماید.
آن سان که نوازندگان سازهای بادی با نت های کشیده و در سازهای زهی با آرشه کشی و در سازهایی مانند پیانو با نواختن آهسته ی گام ها و در کوبه یی ها با ریز زدن تمرین های روزانه شروع می شود این آغازی منطقی و حکیمانه است
موضوع دیگری که بی ربط با مضمون فوق نیست آمادگی روحی خواننده در شروع تمرینات در هر مقطعی در هر مقطعی از کار است یعنی با نظر به دو اصل اعتقادی که بیشتر که بدان اشاره رفت خواننده می باید بر انجام تکالیف آموزشی خود احترام و قداستی قائل شود و در نتیجه بین آن و مشکلات فکری و روحی و دغدغه های احتمالی تفکیک به عمل آورد و هر یک را در جای خویش قراردهد و سعی کند تمرین نمودن و به خصوص اجرای برنامه ها و کنسرت ها را به دور از تاثیر هر گونه نگرانی و اضطراب و تحریکی انجام دهد و لذا این تسلط و کنترل و نظارت بخشی از قدرت هنری و توانمندی در حفظ خود از سوی هنرمند به شمار می رود
نکته 6
حفاظت و سالم تمامی اندام های صوتی تکلیف دیگری برای هر خواننده است آن گونه که یک نوازنده ی ویولنسل از ساز خود در شرایط مختلف آب و هوایی و مکانی به خوبی مراقبت می کند با پیش و پس از تمرین ها اقدامات نظافتی و ایمنی را به عمل میآورد یا یک پیانیست که مکلف است از دست و انگشتانش با دقت نگهداری نماید.
از آنجا که حنجره در جمع اعضا صوتی حساس و ظریف تر است و همواره در مسیر عبور هوا و سرماست و در معرض آسیب بیشتری می باشد. می توان گفت حساسیت خوانندگان در حفظ و مراقبت از ساز خود بیش از سایرین است.
به هر حال توصیه می شود از سیگار کشیدن و مصرف نوشیدنی الکلی و سرد و تمرین نمودن در هوای سرد و از سرفه های شدید و خشن و از تمرین های سنگین قبل از گرم کردن صدا و یا از فشارهای زیاد عصبی و از جیغ کشیدن و انجام حرکات خارج از کنترل اکیدا پرهیز شود تا منجر به خون ریزی تارهای صوتی و صدمه دیدن اعضاء در سیستم دستگاه صوتی نگردد.
بدانیم که گاهی آواز نخواندن و حتی صحبت نکردن و سکوت نمودن مناسب ترین راه حل برای رفع مشکلی یا برای پیشرفت بیشتری می تواند به حساب آید، مهم رعایت اصل اعتدال از درک حقیقت آن است.
نکته ی 1
بر شیوه تقلیدی گوشی یا سینه به سینه یی در فراگیری آواز نقدهایی شده که بی جا و بی استدلال هم نیست، اما به جاست به این مطلب اشاره شود که تقلید از حس و حال و ذائقه ی هنری و رنگ صدا و سبک خواندن و خصوصیات معلمین یا به عبارتی همانند سازی هنری با اشخاص می تواند جای تامل و ایراد باشد زیرا هر گلی باید رنگ و بو و شکل خود را بیابد و حفظ کند.
لذا وقتی موضوع محوری در امر آموزش آواز، تمرین تکنیک و افزایش قدرت خوانندگی –که در همه ی سبک ها یکسان است، به میان می آید، به ویژه که با نوت نگاری و تحلیل علمی در می آمیزد، وضع فرق می کند.
در واقع باید این دو، یعنی نغمه خوانی و تکنیک خواندن را از یکدیگر متمایز ساخت و هدف کتاب حاضر ارائه ی تمرین های تکنیکی جهت مستحکم ساختن زیربناهای خوانندگان است تا در هر سبکی که مایلند آواز بخوانند اما از اقتدار لازم برخوردار باشند و نهایتا در تعقیب و یافتن موجودیت هنری خویش برآیند که این از اراده و نگاهی خاص بر می آید.
به عبارتی در هر امری از جمله خوانندگی دو اصل کلی موجب توفیق قطعی است.
1- اعتقاد به حقیقت آن کار
2- تمرین زیاد و پی گیرش
نکته ی 2
در رشته ی آواز چندین علت و عامل نقش موثر دارند. مثلا وسعت صدادهی حنجره، رنگ یا زنگ و طنین صدای حنجره، نیروی بدنی و اندام های صوتی مناسب، احساس قوی و غنی داشتن و نیز لوازم دیگری که بعضاً اکتسابی و برخی خدادادی اند تا شخص با برخورداری از آنها به درجات بالایی از پیشرفت برسد.
ولی این ها دلیل بر عمومی نشدن خواندن نمی شود زیرا توفیق در این راه یا برخورداری از نعمت آواز امری نسبی است که با کار زیاد یا تلاش عاشقانه به میزان زیادی هر کاستی و احیاناً نواقص در موارد فوق جبران می گرددو نتیجه یی را که فرد انتظار دارد برآورده خواهد شد، کافی است اهل زحمت بوده و معنای نسبی بودن را درک نماییم و به همه جا و همه چیز تعمیم دهیم.
حتی اگر یک ترانه ی ساده و کوچک را بتوانی درست و زیبا بخوانی، برای خود یا برای یک دوست، یک معشوق چه بهتر به بزرگی همه ی مردم، این خوانندگی است و باید توانش را به دست آورد.
به این منظور لازم است تکنیک خواندن، ناشی از شناخت اعضاء اندام های صوتی خود و به کار گیری درست و به موقع آن ها را افزایش داد.
در این راستا تشابهاتی بین نوازندگی و خوانندگی وجود دارد که می توان از آنها بهره جست و به قواعد یا محکماتی دست یافت، فقط باید حنجره و کلیه ی اندام های صوتی انسان را یک ساز طبیعی در نظر گرفت مانند هر ساز مصنوعی.
وقتی نواختن هر سازی در واقع شناخت قابلیت ها و دانش بهره بری صحیح و کامل از آن برای بیان احساس است، چرا همین تعریف و برداشت را در مورد خوانندگی نداشته باشیم و در مقام مقایسه از تجربیات گوناگونی که خارج از این حوزه به دست آمده استفاده نبریم.
نکته ی 3
اولین وجه تشابه را می توان در خصوص معرفی اعضاء جزء و کل یا مجموعه اندام های صوتی یعنی ساختار ساز انسان دانست، همان گونه که در متدهای آموزشی انواع سازها نخست در صدد معرفی ساز مربوطه برمی آیند تا هنرجو با قسمت های مختلف آن آشنایی یابد .
بخش های ساز انسان از پایین از به بالا و پایین می رود و عمل تنفس را در کنترل دارد، شش ها، که محصور در قفسه ی سنه اند و سینه برای پر شدن از هوا به طور اختیاری می باید جلو و بالا بیاید و هرگز افتاده و فرورفته نباشد و در رابطه با این گنجایش توصیه می شود معده هنگام خواندن پر از غذا نگردد تا حجم لازم برای تنفس در اختیار باشد –نای، که مجاری ارتباطی هوا بین قفسه ی سینه و اندام های وسطی است، حنجر، که دارای قسمت های مختلف با جنس های متفاوت و نیز تارهای صوتی است و در مسیر جریان هوا قرار دارد و در عمل بازدم به منظور تولید صدا کاربری پیدا می کند، چه به صورت موسیقیایی با استفاده از همه ی تارهای صوتی اش و جه برای صحبت کردن و استفاده ی کمتر از کل قابلیتش که به این حالت گویشی از تولید صدا در موسیقی رسیتاتیف یا پارلاتی می گویند. اجزا و عضلات عقب دهان در مطقه ی گلو، زبان، که ایم مجموعه ی متصل به هم موسومند به نرم کام ها، فک ها، که بالایی ثابت و شکل دهنده ی حفره ی قوسی دهان و پایینی از طرفین بر محوری تعبیه شده و متحرک است تا بیان را میسر سازد. –دندان ها، که در فک ها نشسته اند و مجموعشان موسومند به سخت کام ها، لب های برین و زیرین که در حالت بیان و تلفظ و خروجی صدا نقش مهمی دارند، بینی، شامل سوراخ های باز و غضروف داخلی و پرههای بیرونی و ماهیچه های بالای آن که هر قسمت در خواندن موضوعات تکنیکی به خصوص در نفس گیری و رنگ صدا از اهمیتی برخوردارند. –جمجمه و عضلات متعدد صورت، مانند ماهیچه های زیر چشم و در ناحیه ی شقیقه ها و بالای لب ها و غیره که به مجموعشان میمیک یا ماسک صورت در منطقه ی بالای ساز انسان می گوییم و بر اداء نمودن حروف و نیز طنین و رزنانس و کلا بر کیفیت حالت آواز بسیار تاثیر گذارند.
تشابه ساختاری بین این اعضا با قسمت های مختلف سازها به وضوح مشاهده می شود . کاسه ی رزنانس، سیم ها –منافذ خروج صدا، لوله ها، کلیدها با طرز کارهایی که دارند وجوه مشترکی بین آنها محسوب می گردد که جای ورود به حوزه ی بحث و شرح و قیاش شان نیست.
این اندام ها شامل جزئیاتی اند که هریک کارایی خاص دارند و هر چه بیشتر و بهتر شناخته شوند یا در اثر تمرین های بهتر ورزیده شده و تحت کنترل و تسلط خواننده در آیند، بی شک کاربری مناسب و به جایی خواهند یافت.
این یعنی از کل قابلیت های ساز انسان استفاده کردن برای بیان همه ی حالات درونی و ابراز هرگونه احساسی که خواننده می تواند داشته باشد.
به عبارتی کوچک ترین حرکت فیزیکی در این اندام ها موجب تغییر رنگ و طنین و رزونانس صدا و اداء کلام و نحوه ی اجرا و کم و زیادی خروجی صدا و غیره خواهد شد. وقتی صدا را از ناحیه ی شم یا منطقه ی میانی یعنی گلو خارج سازید یا آن را به داخل جمجمه ببرید هریک کیفیتی یا کمیتی ویژه به آن می بخشد لذا در مواقع خاصی این امر رعایت می شود و یک خواننده یی که شیوه ی علمی و صحیح خواندن را پیش می گیرد باید به این امور و نحوه ی استفاده از اندام ها آگاهی داشته باشد تا ضمن بهره وری از این ساز هیچگاه به آن آسیب نرساند.
پس اولا باید از وجودشان غافل نبوده و بی استفاده نگذاشت و ثانیا بنا به اصل اعتدال، هنگام خواندن همگی را در شرایط معتدل یا حالت کاملا طبیعی و آزاد و مبنی بر آنچه آهنگ ها یا موضوع بیان موسیقایی طلب می کند به که رفت و از هر گونه فشار غیر طبیعی و عصبیتی پرهیز کرد تا عوارض و آسیب هایی پیشامد نکند.
طبعاً هر شیوه ی آموزشی و مکتب و سبکی که این قاعده یا نکات یاد شده را نادیده بگیرد نمی تواند سالم یا کامل تلقی گردد.
نکته ی 4
همچنان که در نوازندگی ابتدا با موضوع طرز قرار گرفتن پشت ساز یا در دست گرفتن آن مواجهیم، در خوانندگی نیز موصوع طریقه ی ایستادن یا نشستن حتی خوابیدن مطرح است که در صورت صحیح بودن، کمک می شود به درست خواندن.
در این خصوص باید گفت اگر پاها به اندازه ی طول شانه ها باز باشد و همه ی قسمت های بدن بر محور خطی عمود قرار گیرند و سر با زاویه ی 90 درجه روبرو سینه بر آمده واقع گردد، فرم مطلوبی است برای راحت خواندن.
فرم نشستن هم از این قاعده تبعیت می کند اگر چه بدن از ناحیه ی لگن زاویه ی 90 درجه پیدا خواهد کرد. حتی وضعیت خوابیدن نیز چنین است، با این فرق که محور خط افقی به خط عمودی مبدل می شود.
نکته 5
نواختن سازها همیشه با تمرین های ساده و کند و راحت شروع می شود تا هنرجو بتواند هم وضعیت کلی اندام های خود را تحت کنترل قرار دهد و هم بر آنچه می نوازد تسلط و ادراک لازم داشته باشد. این امر زمینه و شرایط مساعدی را برای اجرای تمرین ها و قطعات سنگین و پیچیده تر فراهم می آورد.
در خوانندگی نیز مشابهت دارد، هنرجو برای گرم کردن صدا که به دیگر سخن ورزآوری و آماده سازی مجموعه اعضا صوتی است، همچنین به منظور تحت نظارت درآوردن اوضاع اندام ها از باب فرم و نحوه عملکرد می باید در منطقه ی وسط وسعت صدا دهندگی با اجرای تمرین های ساده و آرام و کم نیرو کارش را آغاز نماید.
آن سان که نوازندگان سازهای بادی با نت های کشیده و در سازهای زهی با آرشه کشی و در سازهایی مانند پیانو با نواختن آهسته ی گام ها و در کوبه یی ها با ریز زدن تمرین های روزانه شروع می شود این آغازی منطقی و حکیمانه است
موضوع دیگری که بی ربط با مضمون فوق نیست آمادگی روحی خواننده در شروع تمرینات در هر مقطعی در هر مقطعی از کار است یعنی با نظر به دو اصل اعتقادی که بیشتر که بدان اشاره رفت خواننده می باید بر انجام تکالیف آموزشی خود احترام و قداستی قائل شود و در نتیجه بین آن و مشکلات فکری و روحی و دغدغه های احتمالی تفکیک به عمل آورد و هر یک را در جای خویش قراردهد و سعی کند تمرین نمودن و به خصوص اجرای برنامه ها و کنسرت ها را به دور از تاثیر هر گونه نگرانی و اضطراب و تحریکی انجام دهد و لذا این تسلط و کنترل و نظارت بخشی از قدرت هنری و توانمندی در حفظ خود از سوی هنرمند به شمار می رود
نکته 6
حفاظت و سالم تمامی اندام های صوتی تکلیف دیگری برای هر خواننده است آن گونه که یک نوازنده ی ویولنسل از ساز خود در شرایط مختلف آب و هوایی و مکانی به خوبی مراقبت می کند با پیش و پس از تمرین ها اقدامات نظافتی و ایمنی را به عمل میآورد یا یک پیانیست که مکلف است از دست و انگشتانش با دقت نگهداری نماید.
از آنجا که حنجره در جمع اعضا صوتی حساس و ظریف تر است و همواره در مسیر عبور هوا و سرماست و در معرض آسیب بیشتری می باشد. می توان گفت حساسیت خوانندگان در حفظ و مراقبت از ساز خود بیش از سایرین است.
به هر حال توصیه می شود از سیگار کشیدن و مصرف نوشیدنی الکلی و سرد و تمرین نمودن در هوای سرد و از سرفه های شدید و خشن و از تمرین های سنگین قبل از گرم کردن صدا و یا از فشارهای زیاد عصبی و از جیغ کشیدن و انجام حرکات خارج از کنترل اکیدا پرهیز شود تا منجر به خون ریزی تارهای صوتی و صدمه دیدن اعضاء در سیستم دستگاه صوتی نگردد.
بدانیم که گاهی آواز نخواندن و حتی صحبت نکردن و سکوت نمودن مناسب ترین راه حل برای رفع مشکلی یا برای پیشرفت بیشتری می تواند به حساب آید، مهم رعایت اصل اعتدال از درک حقیقت آن است.