تیشو
هشدار پلیس: لطفا پیش از انجام معامله و هر نوع پرداخت وجه، از صحت کالا یا خدمات ارائه شده، به صورت حضوری اطمینان حاصل نمایید.
خبرگزاری فارس: مدیرعامل صنایع چوب و کاغذ مازندران گفت: به ارشاد پیشنهاد دادیم قبل از شرایط تحریم به جای این که پول میان مطبوعات توزیع کنید آن را به ما بدهید تا ما کاغذ را با یک قیمت مطلوب زیر نظر دولت در بازار توزیع کنیم. شاید هر خبرنگاری برای هماهنگی یک مصاحبه بارها با دفتر رئیس، مدیرعامل و یا مسئولی تماس گرفته و نامهنگاری انجام دهد؛ اما اینبار از مصاحبه با فردی به سخن به میان میآید که نه برای گفتوگو ناز کرد و نه درخواست نامه، بلکه با روی گشاده تقاضای یک دیدار صمیمانه را پذیرفت.
در روزهای انتهایی شهریور برای مصاحبه راهی دفتر مدیرعامل صنایع چوب و کاغذ مازندران «ابوالفضل روغنی گلپایگانی» شدیم، او به جز اینکه مدیرعاملی این کارخانه «رئیس هیأت مدیره سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوای ایران» است، با تمام مشغلهها ساعتی از نیمروز را به این گفتوگو اختصاص داد که مشروح آن را در زیر میخوانید
مدیرعامل صنایع چوب و کاغذ مازندران از بحران جدی کاغذ می گوید
آقای روغنی به عنوان مدیرعامل صنایع چوب و کاغذ مازندران چه زمان وارد این حیطه شدهاید؟
تقریباً به طور مشخص و تخصصی از حدود سال 81 وارد این حوزه شدم؛ اگر بخواهیم به سابقه قبلی در صنعت سلولز هم اشاره کنم باید کمی به عقب یعنی سال 76 بازگردیم که بنده مدیرعامل شرکت چاپ و بستهبندی پارس شدم، این شرکت در صنعت بستهبندی کار میکرد، نزدیک 5 سال مدیر عامل این شرکت بودم و با شرکتهای داخلی و هم شرکتهای اروپایی، آسیایی و حتی ژاپن در تعامل و فعالیت گسترده بودم.
نمیخواهم ادعا کنم در این صنعت تغییراتی ایجاد کردهام ولی جزء گروهی بودم که توانست تغییراتی را ایجاد کند، سپس از دوران جنگ و آغاز دوران سازندگی، در بستهبندی پارس جزء نخستین شرکتهایی بودیم که یک ماشین به روز شده برای صنعت چاپ و بستهبندی و سایر ماشین آلاتی که کنارش بود وارد کردیم، بنابراین از سال 76، 77 عملاً وارد این کار شدم.
اما به نکتهای مهمتر اشاره میکنم، انسانها از روزی که متولد میشوند با کاغذ سر و کار دارند، مدرسه رفتیم، در منزل با قلم نقاشی کرده و... از همان دوران با کاغذ آشنا شدیم، اما باید بگویم کار تخصصی من از سال 76 تا به امروز بوده است.
پس از آن در هیأت مدیره چند شرکت بودم همانند «نگاره گرگان»، «کارتن پارس»، «کارتن البرز» و... همچنین چند سال نایب رئیس هیأت مدیره شرکت کاغذسازی کاوه؛ هماکنون هم نزدیک به سه سال است در کارخانه چوب و کاغذ مازندران عملاً با صنعت سلولز به خصوص دو کاغذی که در بازار خیلی مطرح است، یکی کاغذ چاپ و تحریر و دیگری روزنامه سر و کار دارم.
روزی که شما آمدید وضعیت کارخانه چطور بود، امروز چگونه است؟
ـ در مملکت ما خیلی تغییرات به وجود آمده است. برخی حرفها را باید زد و برخی را نباید گفت، اما جای تأسف دارد که 12 سال از عمر 15 ساله شرکت چوب و کاغذ مازندران، را در فروش کاغذ روزنامه - به دلیل حمایتهایی که مستقیم دولت از کاغذ روزنامه انجام میداد و ارزی که اختصاص میداد به واردات کاغذ- موفق نبودیم، به هر حال مطبوعاتیهای ما ترجیح میدهند از کاغذ خارجی استفاده و خرید را از آنجا انجام دهند و استقبالی اندک از کاغذ روزنامه تولیدی کاغذ کارخانه ما شد.
در روزهای انتهایی شهریور برای مصاحبه راهی دفتر مدیرعامل صنایع چوب و کاغذ مازندران «ابوالفضل روغنی گلپایگانی» شدیم، او به جز اینکه مدیرعاملی این کارخانه «رئیس هیأت مدیره سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوای ایران» است، با تمام مشغلهها ساعتی از نیمروز را به این گفتوگو اختصاص داد که مشروح آن را در زیر میخوانید
مدیرعامل صنایع چوب و کاغذ مازندران از بحران جدی کاغذ می گوید
آقای روغنی به عنوان مدیرعامل صنایع چوب و کاغذ مازندران چه زمان وارد این حیطه شدهاید؟
تقریباً به طور مشخص و تخصصی از حدود سال 81 وارد این حوزه شدم؛ اگر بخواهیم به سابقه قبلی در صنعت سلولز هم اشاره کنم باید کمی به عقب یعنی سال 76 بازگردیم که بنده مدیرعامل شرکت چاپ و بستهبندی پارس شدم، این شرکت در صنعت بستهبندی کار میکرد، نزدیک 5 سال مدیر عامل این شرکت بودم و با شرکتهای داخلی و هم شرکتهای اروپایی، آسیایی و حتی ژاپن در تعامل و فعالیت گسترده بودم.
نمیخواهم ادعا کنم در این صنعت تغییراتی ایجاد کردهام ولی جزء گروهی بودم که توانست تغییراتی را ایجاد کند، سپس از دوران جنگ و آغاز دوران سازندگی، در بستهبندی پارس جزء نخستین شرکتهایی بودیم که یک ماشین به روز شده برای صنعت چاپ و بستهبندی و سایر ماشین آلاتی که کنارش بود وارد کردیم، بنابراین از سال 76، 77 عملاً وارد این کار شدم.
اما به نکتهای مهمتر اشاره میکنم، انسانها از روزی که متولد میشوند با کاغذ سر و کار دارند، مدرسه رفتیم، در منزل با قلم نقاشی کرده و... از همان دوران با کاغذ آشنا شدیم، اما باید بگویم کار تخصصی من از سال 76 تا به امروز بوده است.
پس از آن در هیأت مدیره چند شرکت بودم همانند «نگاره گرگان»، «کارتن پارس»، «کارتن البرز» و... همچنین چند سال نایب رئیس هیأت مدیره شرکت کاغذسازی کاوه؛ هماکنون هم نزدیک به سه سال است در کارخانه چوب و کاغذ مازندران عملاً با صنعت سلولز به خصوص دو کاغذی که در بازار خیلی مطرح است، یکی کاغذ چاپ و تحریر و دیگری روزنامه سر و کار دارم.
روزی که شما آمدید وضعیت کارخانه چطور بود، امروز چگونه است؟
ـ در مملکت ما خیلی تغییرات به وجود آمده است. برخی حرفها را باید زد و برخی را نباید گفت، اما جای تأسف دارد که 12 سال از عمر 15 ساله شرکت چوب و کاغذ مازندران، را در فروش کاغذ روزنامه - به دلیل حمایتهایی که مستقیم دولت از کاغذ روزنامه انجام میداد و ارزی که اختصاص میداد به واردات کاغذ- موفق نبودیم، به هر حال مطبوعاتیهای ما ترجیح میدهند از کاغذ خارجی استفاده و خرید را از آنجا انجام دهند و استقبالی اندک از کاغذ روزنامه تولیدی کاغذ کارخانه ما شد.